انواع موسیقی در جهان
انجنیر صدیق قیام انجنیر صدیق قیام

 

 

ازچندی قبل به اینطرف مضامینی را  در باره موسیقی  در بعضی از سایت ها به نشر سپردم .  تعدادی از علاقه مندان هنر و فرهنگ   توسط تیلفون ،  نامه های  برقی یا در ستون نظریات سایت ها ضمن تشویق بردوام آن تاکید نموده اند . سپاس از شما  به چشم دوام خواهد کرد. اما  از گفته های بعضی  از علاقه مندان  قسمی   فهمیدم که وقتی از راگ  تات ،مقام  یا لی وتال مینویسم گویا در باره موسیقی کلاسیک بحث  دارم یا نوشته ام  . که البته در آینده راجع به موسیقی کلاسیک که عالی ترین و زیبا ترین  موسیقی است و اجرا و تحلیل آن هم ساده نیست قسمیکه تاگور هنرمند هندوستان میگوید که شنونده موسیقی کلاسیک هم هنر مند است  نوشته های خواهم داشت.

 ولی راگ ، تات ، مقام یا اصطلاحاتی مانند  لی و تال ، سواد یا گرامر موسیقی است نه کلاسیک  . طور مثال وقتی راگ بیهروی میگویم آن  عبارت از یک سیت نت ها یا سُر های  پیهم تابع یک مقرره خاص میباشد  که  بنام سکیل هم  یاد  می شود، سکیل در زبان ایتالیوی معنی  زینه را دارد،  یعنی صدا مانند زینه در یک راگ بالا و پایین میشود .

 یک آواز خوان اگر آموزش موسیقی را تحت نظر استادی مجربی  دیده باشد، تیوری موسیقی را بداند و توانایی و استعداد  اجرای کلاسیک را داشته باشد میتواند در راگ ییهروی کلاسیک بخواند مانند  دهرپد ،خیال ، ترانه   یا نیمه کلاسیک مانند تهمری ، غزل ، تپه ، دادره ، وادر، گت و غیره  یا بعضی از  گروهای به اصطلاح هنری در داخل کشور در محافل عروسی بنام درد دندان را هم در راگ بیهروی میخوانند که ارتباط دارد به سلیقه ، ذوق و دانش شان و فهم شنونده  در موسیقی .   

اما کسانیکه علاقه مندی به موسیقی عالی را  دارند باید سواد موسیقی را هم بیاموزند ، یعنی  لازم است ، یا در باره راگ ها و تال ها معلومات کافی داشته باشند یا در باره  گام ها ی مروج در غرب آشنایی کامل داشته باشند، علم هارمونی و سمفونی  و موضوعات مهم دیگر را بدانند  . در غیر آن برای پیشرفت سال ها ضرورت است آنهم با مشکلات ، بی کیفی ها و اغلاط.

قابل ذکر است که راگ ها یا مقام ها  چون بدوی اند به صورت طبعی گیرایی و اثر آنی   بالای شنونده   دارد . مثال  وقتی یک آواز خوان یا  نوازنده  راگ دربار ی را با مقرره خاص  آن ، آلاب یا شکل بکند فورا بالای  شنونده اثر آنی  و گیرایی  دارد، اما در اوصول غربی یا گام ها باید کمپوزیتور بسیار زحمت بکشد یعنی  روز ها حتا ماه ها،  تا پارچه آهنگ کمپوز شده  را گیرا وزیبا بسازد.

بنا بر همین د لیل ،عده ای که  شاید  راگ و کلاسیک را تفکیک نتوانند  خواستم در این  مقاله به طور بسیار خلاصه بر معرفی انواع موسیقی ذیلاً  بپردازم :

·       موسیقی عتیقیه یا انتیک : این موسیقی از قدیمی ترین موسیقی جهان است که از زمان عبری ها هندوها ،مصری ها و یونان  قدیم قبل از حضرت مسیح  تا قرن پننجم به این نام یا د شده است.

·       موسیقی قدیم : این موسیقی از قرن وسطی یا قرن پنجم  میلادی آغاز تا دوره ء رنسانس را در بر میگرد و در اوایل قرن هفدهم ، با به وجود آمدن موسیقی دراماتیک که  موسیقی حرام یا پروفون هم نامیده میشود خاتمه یافت و از آن به بعد را، دوره ء موسیقی معاصر مینامند.

·       موسیقی پراگرام : نوعی از موسیقی است که با شنیدن قطعات آن یک موضوع یا یک فکر و احساس خاصی به شنونده دست میدهد . موسیقی های توصیفی ، تقلیدی و دراماتیک جز این موسیقی است.

·       موسیقی ریاضی : نوعی از موسیقی است که گام ها ، صدا ها  ، روی نسبت ها وقواعد اعداد انتخاب گردیده  و به این ترتبیب عمل میکند.

·       موسیقی ذوقی : نوعی از موسیقی است که هدف از اجرای آن ارضاء و تسکین ذوقهای مختلف است و برای نیل به آن ،از ساز ها یا آلات مختلف موسیقی کار گرفته میشود.

·       موسیقی اندامی : این موسیقی برای بار اول در یونان قدیم سر بالا کرد و تا امروز دوام دارد و به نام رقص بلت یا د میشود.

·       موسیقی سرایه یا کورال : این موسیقی توسط دسته یا گروپی از آواز خوانان به شکل چند صوتی اجرا میشود که این آواز ها ممکن زنانه ، مردانه یا طفلانه یا مخلوطی از آنها باشد که این روش تا امروز در مکاتب ، کلیسا ها ، اُپرا ها در غرب  معمول است .

·       موسیقی رومانتیک : در این نوع موسیقی برعکس موسیقی کلاسیک تجاوز از قواعد موسیقی تا حدی مجاز است . این کلمه مشتق شده  ی از رومان است و بیشتر به خیالات و سودا ها و رویاهای خلاف زنده گی معمول عطف توجه میکند و گاهی برای تاثیر بخشی بیشتر از چار چوب معمول زندگی خارج و به مبالغه متوصل میشود.

·       موسیقی کروماتیک : نوعی ازموسیقی است که سُر ها یا نُت ها مداومت ندارد بلکه بیشتر روی گام های کروماتیک ترکیب می شود. کلمه کروماتیک از لفظ یونانی کروما، به معنی  رنگ گرفته شده است . در سکیل کروماتیک نُت ها سُر ها نیم نیم نُت  بالا و پایین می شود . در نوشته های گذشته تذکرداده بودم که فارابی قبل از باخ و زارلینو آلمانی در باره گام کروماتیک معلومات داده است.

مثال از گام کروماتیک به الفبای انگلیسی

C  C #  D   D #  E  F  F #  G  G #  A  A #  B  C

C  B  B  b  A  A b  G  G  b  F  E  E b  D  D b C

در  موسیقی غربی علامه دیز است که نیم سُر آواز را زیر می سازد . -  #

 - بی خورد انگلیسی علامه بیمل است که نیم سُر یا نُت آواز را بم می سازدb

·       موسیقی رویایی : نوع از موسیقی است که انسان را در رویاها ، خیالها ، خاطرات و تفکرات عمیق می برد . یا از شنیدن آن به شنونده احساسات خاص دست میدهد.

·       موسیقی اطاقی : نوع موسیقی است که بیشتر برای سالون های بزرگ  کمپوز و اجرا میشود  مانند  کنسرتو ، دوت ، تریو ، کواتور ، کنت و غیره .که از ساز های مختلف در آن استفاده میشود . موسیقی اطاقی نقطه مقابل موسیقی های درام و تیا تر است.

·       موسیقی معاصر :  موسیقی معاصر قسمی که از نام آن فهمیده میشود به موسیقی ی اطلاق می شود که درعصر حاضر مروج است.

·       موسیقی کلیسا : یا موسیقی مقدس عموماً برای دوعا ها و نیایش کمپوز می شود .

·       موسیقی فالفاز : در این نوع موسیقی مانند موسیقی باندو  عسکری بیشتر از آلات موسیقی مسی یا برنجی کار گرفته می شود .

·       موسیقی دیاتونیک : نوع از موسیقی است که سُر ها یا نُت های آن به اساس پرده و نیم پرده آمیخته شود و برعکس موسیقی  کروماتیک است.

·       موسیقی دیدکتیک : این موسیقی مخصوص تعلیم دادن است.

·       موسیقی اومانتیک : نوع موسیقی یک صوتی می باشد . یعنی اگر چند نفر آهنگ را اجرا کنند همه یکصدا می نوازند ، اما موسیقی هم صدا هم  آنرا نمیتوان نامید زیرا اکثر سُر های کهرچ و پور و بم و زیر نواخته میشود که در شرق مروج نیست .

·       موسیقی دراماتیک :  این موسیقی در تیاتر و اوپرا ها به شکل کمیدی خوانده میشود.

·       موسیقی تصویری : این موسیقی توسط کش ها یا میند های مختلف ساخته میشود . و بنام موسیقی رنگی هم یاد می شود  که نمونه آن موسیقی  تهمری است .

·       موسیقی تاریخی :  این موسیقی در غر ب رواج دارد که برای   قضایای مختلف تاریخی کمپوز و اجرا میشود.

·       موسیقی میلودی : نوع موسیقی است که سُر های یا نُت ها یک یک پشت سر هم به شکل نرم اجرا میشود و دوم اینکه آواز انسان در آن تسلط دارد این موسیقی درشرق یا آسیا و افریقا زیاد تر معمول است.

·       موسیقی سمفونی : این موسیقی چند صوتی یا پولی فونیک نامیده میشو د که توسط آلات موسیقی یا ساز ها بدون صوت انسان اجرا میشود  و مخصوص ارکستر سمفونی  کمپوز می گردد . برای این نوع موسیقی آهنگ سازان ماه ها  زحمت می کشند تا برای نیم ساعت یا زیادتر، آهنگ شان  به نمایش گذاشته شود . در موسیقی سمفونی شاید در حدود ده تا دوازده گروپ ساز ها حصه بگیرند که شاید در بعضی کشور ها تعداد نوازنده ها بالاتر از 300 نفر یا زیاد تر باشد . این موسیقی ازجمله عالی ترین موسیقی در کشور های غربی است و رهبری آن به اشخاص مجرب یا نا بغه  تر از بین ارکستر  داده میشود.

·       موسیقی تقلیدی :  این موسیقی بنام موسیقی توصیفی هم یاد میشود . در حقیقت توصیف طبیعت  توسط موسیقی کمپوز و  بیان می شود .

·       موسیقی اسبابی : موسیقی سمفونی نمونه عالی آن است که انواع مختلف ساز ها در آن حصه داده میشود.  این موسیقی با موسیقی درام یا آواز دخالتی ندارد .

·       موسیقی موزون : نوع موسیقی است که روی اشعار کمپوز شد ه و با وزن وقیافه شعری و جمله های هم شکل مطابقت مینماید.

·       موسیقی هارمونی : این  موسیقی دارایی چند بخش با قواعد خاص آن می باشد . باید خاطر نشان کرد که کلمه هارمونی یک واژه عام است مثلا ً  برای مقاصد مختلف استعمال شده یعنی در ریاضیات ، نقاشی ، مجسمه  سازی ، معماری ، فلسفه و بلاخره هارمونی درسیارات و نظام شمس وعلوم دیگر هم استعمال میشود . اما در موسیقی هارمونی سابقه طولانی دارد . چنانچه ابن سینا در حدود 1200 سال قبل هم در باره هارمونی در رابطه با موسیقی نوشته های دارد و هارمونی را به چهار بخش تقسیم نموده  که درمقالات گذشته ام نشر شده است . هارمونی برای زیبا ساختن پارچه موسیقی استعمال میشود. کلمه هارمونی از هارموزون زبان یونانی  گرفته شده به معنی برابر کردن تخته های نجاری است  .

·       موسیقی طبعی : این موسیقی بوسیله اصوات اجرا میشود و آنچه به کمک آلات موسیقی یا صنعت بشر  اجرا می شود برای طرفداران  این موسیقی قابل قبول نیست و آنرا مصنوعی میدانند . یا به عباره دیگر این موسیقی از روی قواعد طبعی  و قواعدی که علم آنرا شناختانده ترکیب شده است  یا نظم حقیقی حرکات طبعی و مادی صدا ها را موسیقی طبعی نامیده اند.

·       موسیقی کلاسیک : نوعی از موسیقی  یا روشی است که مطابق قواعد و موازین خاص و علمی و سیستماتیک که سابقه دیرینه دارد تنظیم و اجرا میشود. در موسیقی کلاسیک شرق به خصوص هندوستان با وجود قواعد پیش بینی شده ، برای ابتکار آواز خوان یا نوازنده جای و سیع و حتا لایتنهایی  موجود است . که آواز خوان یا نوازنده  نبوع خود را در آن به  آزمایش میگذارد تا شنونده را شاد و مسرور بسازند . موسیقی کلاسیک مانند یک نظام حساب شده است که بدون تغیر با ید به همان روش و مسیر حرکت کند  . این  موسیقی نسبت  به همه انواع موسیقی دامنه وسیعی برای ابتکار و نمایش نبوغ خواننده  یا نوازنده خود دارد . یعنی موسیقی کلاسیک به خاطر دارا بودن پایه های علمی و هم از نظر تکنیک بلند و هم از نظر مضمون به بالاترین درجه ممکن خود رسیده است .  موسیقی کلاسیک نه تنها در هندوستان بلکه در اکثر کشورهای جهان و به خصوص در غرب جایگای خاص  و ذوقمند خود را دارد. قابل ذکر است که در غرب  موسیقی سال های 1750 تا 1820 را کلاسیک می نامند اما موسیقی کلاسیک در هندوستان سابقه بیشتر نسبت به اروپا دارد طورمثال قدیمیترین موسیقی کلاسیک هند در ربع قرن دوازدهم بنام( پرُاباندی ) به وجود آمد  که به شکل دوگانه متشکل از آستایی و انتره اجرا میگردید . تکامل بعدی آن تا قرن شانزده را در بر  کرفت  و شیوه جدید تر  بنام دهرپد یا( دُربت) به وجود آمد  .   دهرپد یا دربت به معنی  (مشخص ومعین) است . این به خاطریکه باید بدقت و بدون  کوچکترین انحراف از سیر میلودی خوانده شود  اولین کمپوزیتور یا مخترع  و اجرا کننده  موسیقی دربت شخصی بنام راجامان بود . این موسیقی ابتدا شکل رزمی داشت . درهندوستان با  وجود به اصطلاح کهنه بودن موسیقی کلاسیک درس ها وروش ها ی تازه ای را بین جوانان  باز کرده است  و حتی اطفال آموزش دیده به بسیار توانایی کلاسیک می خوانند.

موسیقی دربت را باید اشخاصی میخواندند  که دارایی صدای رسا و در سه سپتک  یعنی مدهستان تارستان و مندرستان  آواز خود را رسانده بتوانند  .

دربت اگر با تال جهپتال خوانده میشد بنام ( ساره ) یاد میگردید که در وطن ما ، اهل خرابات آنرا سات میگفتند .یعنی  تال جهپتال توسط کف دست مانند قفاق زدن  در طبله ، پکاوچ  یا مردنگم (نوع دهل ) نواخته میشود . همچنان دهرپد یا دربت را که به تال های دهمار ، چوتاله خوانده میشد بنام هوری یاد میگردند .

دربت متشکل از چار قسمت بود یعنی ( آستایی ، انتره ، ابهوگ ، سنچاری ) . سنچاری یک شکل تغیر یافته انتره  و ابهوگ به حیث کوده یا قسمت اختتامیه یک پارچه که هدف آن به وجود آوردن یک ختم مناسب میباشد . تا سبب رضایت شنوندگان در ختم آهنگ گردد. این موضوع در موسیقی غربی هم  بنام ترینر سه گانه یاد میگردد  و مقایسه میشود. مشکل موسیقی دربت در آن بود که فقط به چند تال محدود خوانده میشد مانند جهپتال ، چوتال و دهمار . اگرکسانی که جلد اول و دوم معارف النغمات به زبان اردو چاپ هندوستان  را خوانده باشد میدانند که  تمام آهنگها به همین چند تال محدود خوانده شده است.  در این نوع موسیقی معمولاً مردان حصه میگرفت و خانم ها به خاطر ثقلت بیش از حد آن کمتر دربت خوانده اند.

بعد ها در موسیقی دربت اختلافاتی بروز کرد که منتج به شیوه یا روش ذیل گردید :

1 – گوهربانی ، نوع دربتی است که قوی و برجسته خوانده میشد.

2 – خندربانی ، ضعیف تراز گوهربانی و به آواز بلند خوانده میشد.

3 – نوهربانی ، ملایم تر خوانده میشد.

4 – دگربانی ، تمایل به آلاب ها دارد متفکرانه و روانی خوانده میشد.

موسیقی دربت به خاطر ثقلت بیش از حد آن انکشاف نکرد و چندان محبوبیتی ندارد. که بعد ها موسیقی کلاسیک خیال به وجود آمد . البته بعداز موسیقی خیال روش های دیگری ظهور کرد که این ها همه تحولات در مقطع های تاریخی است مانند ترانه ، تهمری  ، تپه ، وادر ، دادره ، غزل و غیره .

در سال های قبل یا در زمان جمهوریت مرحوم  داود خان  ،یک گروپ دربت خوانان هندی به کابل جهت اجرای کنسرت آمده بودند و در لیسه استقلال برنامه اجرا نمودند که گویندگی آنرا آقای غوث زلمی به عهده داشت و بنده هم اشتراک کرده بود م  . واقعا موسیقی خیلی سنگین است ، گروپ مذکور بنام برادران داگر یاد میشد که همین خاندان هنوز هم دربت می خوانند .  قابل تذکر است که همه هنرمندانی که در دوره امیرشیرعلی خان بکابل آمده بودند دربت خوانان بودند.

در نوشته ها در آینده ، بعد از لی و تال و معرفی یک تعداد راگ ها، درباره موسیقی کلاسیک مخصوصا ً خیال نوشته خواهم کرد

البته چندین نوع موسیقی دیگری هم است مانند گروند، موسیقی موثر ، موسیقی پرفون ، موسیقی ریتمیک ، و غیره  که از آن صرف و نظر شده است.

 

نوت : خوشحالم که یک تن از همسلکانم عزیزم  در سایت خاوران ، ضن تشویق از حوصله مندی ام گله و گذاری نموده اند . که حالا زمان موسیقی نیست  باید در مسلک ساختمان  بنویسی . از انتقاد شما جهان سپاس .

   مهندس  هوسی جان  شما  نوشته  اید که تمام انجنیران به خاطر که  لقمه بیشتر به حلقوم شان بریزد به موسیقی و سینما و تیاتر رو آورده اند.

هوسی عزیر اگر نام تان مستعار است یا اصلی من هوسی جان خطابت می کنم .  اجازه بدهید که با شوخی خودم  رامعرفی کنم   ، من  قبل از این که انجنیر شوم سازنده شده بودم  یعنی در  صنف هشت  مکتب نادریه بودم که   برای اولین بار موسیقی را از استادان  اطریشی  درکابل اموختم دیگر تعلیماتم را بگذار  . و درباره لقمه بیشتراز طریق موسیقی  ، تا حال زهر جانم شود اگر از طریق موسیقی  در طول عمر پولی  پیدا کرده باشم، تمام فعالیت هایم ذوقم بوده و افتخاری است حتی در تربیه شاگردان افغان و شش نفر  خارجی هم پول نگرفته ام در جشن های دوره مرحوم داود خان که تازه فارغ فاکولته شده بودم و پست بلند درحربی پوهنتون  هم داشتم در دوجشن استقلال  نظر به خواهش استادان گران قدر آن وقت ، همه هفت شب جشن را  در کمپ حربی پوهنتون از ساعت هفت تا یک شب آواز خوانده ام همه افتخاری بوده .  سایت های انترنیتی  هم برایم پول نداده اند  و نه ضرورتی دارم .  برعکس  خودم در طول زندگی برای کسب این هنر بسیار بسیار  مصرف کرده ام . اما  دیگران به من ارتباط ندارد. من  یک دیزاینر ساختمان هستم و در یک اداره بین المللی کار میکنم   به پول موسیقی نیازی ندارم .

شما خواهش کردید که باید در موارد ذیل بنویسید: بلند منزل های بدون نورم های قبول شده ی انجنیری، احیای شهر کهنه کابل به شمول  چار چته  وخرابات   ، دایمی شدن  آب دریا کابل و غیره  معلوم است که کابلی هم  هستید در غیر آن هرگز به فکر کابل، مثل دیگران نمی بودید.  و هم  علاوه کرده ید که  بعد از نوشته هایم در آینده ، مطابق فرمایش شما ، برای شما دوعا خواهم کرد .اما من  همین حالا دوعایت میکنم .

هوسی عزیز پس  خواهش میکنم که شما از همین حالا برای من دوعا کردن  را شروع کنید تا اگر مستجاب شود. من از ده سال زیادتر در همین موارد که  شما اشاره کرده اید  نوشته کرده ام ، حجم مقالاتم  کتاب ضخیمی شده است  نه موسیقی ، در سال های قبل کتابی نوشته کردم که چطور ساختمان ها مقابل اوزان دینامیکی  دیزاین و محاسبه شود که  هنوز چاپ نشده بعد از نوشتن کتاب از صدا تا آهنک   ده سال قبل ،این یکی دو سه ماه اخیر  است که در فراغت شب درباره موسیقی نوشته میکنم  .  چون مسلسل و همه شب شنیدن  ساز جنگ و کشتن کشتن  و لاف وپتاق ها خسته ام ساخته است.

مهنددس غزیز ، من سن و سالت را نمی دانم که در کدام زمان فارغ فاکولته شدی و در کدام کشور زنده گی می کنی ؟ اگر بسیار جوان هستی گله ندارم و درغیر آن گله ام اینست چطور نتوانستی اینقدر مصاحبه های رادیویی تلویزونی    ونوشته هایم را که همه درمورد مسلک ، باز سازی غلط یا جیب سازی و بلند منزل های خلاف نورم   و غیره بوده نخواندی و نه شنیدی و نه دیدی . حتامافیای بازسازی و ساختمان سازی،  متهم به  تند بودنم  کردند.

          فقط اینقدر برایم رهنمایی کن که برای کی یا کی ها  نوشته کنم ؟  

به خاطر قناعت بیشتر شما و هموطنانی که  مفکوره شما را دارند  عنقریب یک مضمونی مفصل تری  خواهم نوشت مستند تحت عنوان پاسخ به مهندس هوسی ، در همین سایت خاوران حتما ً باید بخوانی .

 طول عمر و  صحت  برایت  میخواهم .

از شاگرد عزیزم  صدیق جان  از المان هم اظهار سپاس . در سایت سابقه سایت  وزین خاوران  داخل شوید در بخش اجتماعی  یک مضمونم تحت عنوان بازسازی سردرگم افغانستان را پیدا کنید آدرس و تیلفونم در اخیر موجود است.


May 11th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل هنری